بابا محسنبابا محسن، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره
مامان زینبمامان زینب، تا این لحظه: 31 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره
یکی شدنمونیکی شدنمون، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره
آشیونه پرمهرمونآشیونه پرمهرمون، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره
مرد کوچولوی ما علی مرد کوچولوی ما علی ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره
ثبت خاطرات علی آقاثبت خاطرات علی آقا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

بهونه زندگی(علی)

👨‍👩‍👦زندگی زیباست وقتی ما سه تا کنار هم باشیم👨‍👩‍👦

۵شنبه شب

1394/6/14 15:10
نویسنده : مامان علی آقا
695 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم

خوبی فدات شم

مامانی و بابایی عاشقتن

آقای مامان ۵شنبه(۶/۱۲)خاله جون محدثه پیام داد شب بریم تپه نورالشهدا؟

ماهم قبول کردیم.

مهمون خاله جونشون بودیم

اول ما رسیدیم خیلی سرد بود و حسابی باد میزد طوری که حصیر  جمع میکرد اطراف حصیر کیف و اینا گذاشتیم که باد بلندش نکنه

خاله شونم امودن اما لباس نیاورده بودن برای احسان

احسان هم که دیگه آتیشپاره شده.اصلا نمیشست.و فقط هم عشق توپ داره اول خاله جون توپ خودش رو نداد بهش (به علت زیادی باد)بعد میرفت دنبال توپ بقیه که دیگه خاله توپ خودش رو داد

ماهم دیدیم احسان نمیشینه لباس هم نداره رفتیم داخل نماز خونش. ولی همونجا هم حسابی خاله جون اذیت کرد همش میخواست بره بیرون.خستهخاله گناهی که دیگهکچلشده بود.

آخرش هم رفت بیرون.تا کباب ها آماده شد با دادن کباب دستش و بشقاب و قاشق نشست.

ولی مجبور به تند خوردن شدیم که هم احسان باز پا نشه هم هوا سرد بود کباب ها سرد نشهگیج

از بس تند خوردیم متوجه مقدارش نشده بودیم و حسابی خوریدمخوشمزه

بعد خوردن شام دوبار فسقل خاله آقا احسان پاشدن و رفتن که اول عمو میثم رفت باهاش بعد خاله جون رفت که عمومیثم بتونه بیاد چای بخوره.

و بعد هم رفتیم خونه هامون

محبتدستشون درد نکنهمحبت

راستی اون شب مامانی هنر به خرج داد و بستنی و فالوده درست کرد که بعد خوابیدن شما منو بابایی خوردیمگیج(البته چون کباب خورده بودی بهت ندادم ترسیدم شکمت درد بگیره فردا ظهرش که رفتیم امامزاده و برگشتیم دادم بهت خوردیبغل)

این عکس هم قبل اومدن خاله شون بود که شما رو گذاشته بودم زیر چادرم که بعد با،باباجون شروع کردین به بازی مثلا خوابیدین و دارین تلویزیون نگاه میکنیدچشمک

     

پسندها (4)

نظرات (2)

فــــاطـــــمه ^فـــــائـــــزه
14 شهریور 94 19:51
همیشه به گردش هوا سرد باشه اونم با بچه ها بیرون باشی مکافاته دست خاله جونتون هم درد نکنه
مامان علی آقا
پاسخ
ممنون آره واقعا راست گفتین
مامان زهرا جون
15 شهریور 94 10:08
خدایا از این خاله ها به ما هم بده خخخخخ.نوش جونتون.
مامان علی آقا
پاسخ
ایشااله ممنون عزیزم