بابا محسنبابا محسن، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره
مامان زینبمامان زینب، تا این لحظه: 31 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره
یکی شدنمونیکی شدنمون، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره
آشیونه پرمهرمونآشیونه پرمهرمون، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره
مرد کوچولوی ما علی مرد کوچولوی ما علی ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره
ثبت خاطرات علی آقاثبت خاطرات علی آقا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

بهونه زندگی(علی)

👨‍👩‍👦زندگی زیباست وقتی ما سه تا کنار هم باشیم👨‍👩‍👦

از نماز تا مدرسه!!!!

1394/6/30 15:14
نویسنده : مامان علی آقا
639 بازدید
اشتراک گذاری

  سلام به دوستای گلممحبت   

میگم همسرای شماهم چالش نماز و فرزند دارن؟گیج

بابای علی بنده خدا همه نمازهاش باچالشهخندونک

یه بار اوایل علی روی دوش منم اومد که بابای فداکار گفت مامانی چادر داره سخته روی دوش من بیا نه مامانیبغل.الان هم یه مدته اگه باباش بگه نیا نمیره اول اجازه میگیره دورش بگردمبغل

از سجده اول تا رکعت آخه داستان همینهدلخور

           

                 

چند روز پیش رفته بودیم خیاطی موقع برگشت علی آقا گفت نیگا من بزرگ بزرگ شدمسوال

گفتم آفرین

گفت:حالا که بزرگ شدم بریم مدرسهراضی

منم بردمش داخل حیاط مدرسه گیر داد که بریم داخل سالن که خوب درش قفل بود داخل حیاط هم نقاش داشت نقاشی میکرد.

دیگه راضیش کردم که در قفله گفت:پس بریم آب بخوریم

        

بعدش هم راهی خونه شدیمبای بای

پسندها (4)

نظرات (9)

ــــــدلارامــــــ
31 شهریور 94 12:04
سلام مامانه علی کوچولو نظرتون ب دستم رسیده و بود و منم جواب داده بودم من 19 سالمه عزیزم ممنون ک لینکم کردین جبران میکنم
مامان علی آقا
پاسخ
سلام خانومی.قربونت.میام میخونم حتما
مامان زهرا جون
31 شهریور 94 23:01
عزیزم انشاالله زود زود مدرسه ای بشی و تنهایی بری مدرسه. بنده خدا کلا هواسشون پرت میشه ای شیطون بلا.
مامان علی آقا
پاسخ
ممنون خاله جوووووونمم آره واقعا به قول خود باباش میگه نمازای ماهمینجوری مشکل دار بود الان که دیگه کلا قبول نیست
مامان آینده
2 مهر 94 0:00
سلام عزیزم خوب هستی ؟ علی کوچولو خوبه ؟ عیدتون مبارک باشه
مامان علی آقا
پاسخ
سلام خانومی ممنون علی هم خوبه عید شماهم مبارک
مامان رقیه
2 مهر 94 9:55
سلام زینب جان عیدتون مبارک عزیزم انقدر ادرس عوض کردم که دیگه روم نمیشد بیام و بگم اینم ادرس جدیدم تو نی نی وبلاگ نظرات رو واسم نشون نمیداد و از طرفی محیطش به دلم نمی نشست من دوباره تغییر ادرس دادم گلم .
مامان علی آقا
پاسخ
سلام به روح ماهت دفعه اول که رفتی واقعا نگرانت شدم اما این دفعه حدس زدم چون قبلا گفتی به دلت نشسته. اما بیمعرفت میخوای بری یه خبری از خودت بده بیا پیشمون بگو نی نیمون چطوره. الان میام وبت گلم
مامان راحله
2 مهر 94 16:33
این جریان نماز رو فکر کنم همه دارن
مامان علی آقا
پاسخ
خدا به داد پدرای محترم برسه و بهشون صبر بده
هدیه
4 مهر 94 0:07
سلام زینب جان به به علی آقا بد نگذره انشالله زود زود بزرگ شی و بری مدرسه نازنینم
مامان علی آقا
پاسخ
سلام عزیزم حسابی بهش خوش میگذرهایشااله بچم خیلی مدرسه دوست داره
هدیه
4 مهر 94 0:09
راستی زینب جان من یه عادتی که دارم و از کسی خوشمم بیاد ارتباطمو از مجازی به واقعی تبدیل می کنم اگه دوست داشتی و منو قابل دونستی نازنینم برام دعا کن با طب سنتی درمان رو شروع کردم دعا کن با طب سنتی جواب بگیرم و نرم زیر عمل
مامان علی آقا
پاسخ
عزیزم انشااله هرچه زودتر نتیجه بگیری خانومی.طب سنتی خیلی بهتره خانومی باعث افتخارمه دوستی مثل شما داشته باشم
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
4 مهر 94 9:43
مامان و بابا ها عادت دارن با بچه هاشون نماز بخونن . خدا قبول کنه این نماز عاشقانه را. دلت نگرفت پسرت بزرگ بشه ازت دور بشه بیاد مدرسه .
مامان علی آقا
پاسخ
انشااله عزیزم من علی رو چند ساعت میزارم جایی درسته راحتم ولی دلم همش پیششه.الانم میگم بره مدرسه یه چند ساعت نیست به کارام برسم اما میدونم تا عادت کنم سخته برام.
فاطمه^فائزه
8 مهر 94 10:38
آخی بنده خدا بابای علی مدرسه هم میری زود زود گل پسری
مامان علی آقا
پاسخ
آره واقعا از خودگذشتگی کرد ایشااله به زودی