بابا محسنبابا محسن، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
مامان زینبمامان زینب، تا این لحظه: 31 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره
یکی شدنمونیکی شدنمون، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه سن داره
آشیونه پرمهرمونآشیونه پرمهرمون، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره
مرد کوچولوی ما علی مرد کوچولوی ما علی ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره
ثبت خاطرات علی آقاثبت خاطرات علی آقا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

بهونه زندگی(علی)

👨‍👩‍👦زندگی زیباست وقتی ما سه تا کنار هم باشیم👨‍👩‍👦

از علی

1394/4/11 2:59
نویسنده : مامان علی آقا
799 بازدید
اشتراک گذاری

سلام شب همگی به خیر

من از دوران بارداریم خودم عادت دادم به اینکه بعد عطسه حتما بگم الحمدا... که پسرمم یاد بگیره که خدا رو شکر موفق هم بودم.چند وقت پیش به علت حساسیت فصلی داشتم عطسه میکردم اونم نه یکی نه دوتا بلکه هزارتا خندونک که دیگه فرست به الحمدا... گفتن نمیرسید.بعد علی میگه نگفتی الحمدا...بوس

                

باباش که از سرکار میاد باید انقدر پشت در بمونه تا علی آقا بره در بازکنه.خوابم که باشه سریع بیدار میشه میره در باز میکنه.بعضی مواقع که میبینم متوجه صدای موتور نشده همسرم صداش میکنم که خودش در باز کنه بعد از صدای کلید بیدار میشه منم سریع داد میزنم نیا نیاخندونک باباشم بنده خدا سریع در میبندهراضیاگه در باز کنه کلی کریه میکنه که چرا در رو بابایی باز کرده.

                  

دیشب یه سر رفتیم خونه مامانم بعد آبجیم کباب داد برای علی اومدیم خونه گفت کباب میخوام.منم گرم کردم براش خورد بعد آخرای کبابش بود میگه پس گوجش رو نخوردمخندونک.دوباره گوجه هم گرم کردم تا بخوره.کبابش که تموم شد دید باباش داره آلو میخوره میگه من دیگه کباب نمیخورم آلو میخورمتعجب

نمیدونم این از کجا یاد گرفته امروزم دوباره که بهش کباب دادم بعد تموم شدنش میگه کباب بده بابایی بخوره من شیر بخورم.از این مدل زیاد داره

                 

امشبم ماشینی که دکتر بهش جایزه داده رو آورده میگه چرا چرخای جلوش جلو،چرخای عقب،عقبهسکوت میگم پس کجا باشه میگه این عقبیا جلو باشه جلوییا عقبمتفکر

                 

امشب هم شب میلاد امام حسن مجتبی(ع)که افطار خونه مامان جون علی دعوت بودیم

                 

چند شب پیش خونه مادر جون علی بودیم علی رو بردم دستشویی بعد دادمش باباش شلوارش رو پا کنه.باباشم گفت بیا تی تیت رو پات کنم.علی میگه:تی تی چیه باز.دلخورباباش با تعجب گفت پس چیه؟سوال علی هم گفت اینا لباسن،شورت شلوارکه

منخندونک

علیزیبا

باباشمتفکربعد شبا باباش گاهی لباس تنش میکنه قبل خواب .علی رو اذیت میکنه میگه بیا تی تی تنت کنم علی هم گفت این تی تی نیست khala khalaست.دیگه نمیدونم این رو چطوری کشف کرده.مثلا اونم سر به سر باباش میزارهخنده

                   

 

پسندها (6)

نظرات (11)

همراه رایانه
11 تیر 94 8:28
مرکز پاسخگویی مشکلات رایانه ای و موبایل (شبانه روزی) تلفن تماس سراسر کشور :9099070345 آدرس سایت : www.poshtyban.ir
فاطمه^فائزه
11 تیر 94 10:23
آفرین به علی جون واسه خودش مردی شده دیگه از حرفای بچگانه خوشش نمیاد... خخخخخخ
مامان علی آقا
پاسخ
ممنون عزیز جونا آره دیگه مرد شده پسرم
مامان نازی (گل پسرم امیر مهدی )
11 تیر 94 15:26
ماشالله به علی اقا چه شیرین زبون شده
مامان علی آقا
پاسخ
ممنون نازی جووون
مامان مبینا
12 تیر 94 17:42
خخخخخخخخخخ پس علی جون هم مثل مبینا شیطون بلاست وبا شیرین زبونیاش حسابی دلبری میکنه
مامان علی آقا
پاسخ
آره خانومی بچها تو این سن خیلی شیرین زبون میشن
مامان صفا
13 تیر 94 15:36
ماشالله به علی ک.چولو که مرد شده و نمیذاره غیر خودش کسی در رو به روی باباش باز کنه
مامان علی آقا
پاسخ
ممنون خاله جووون خیلی لطف دارین
مامان زهرا جون
14 تیر 94 11:44
عزیزم آفرین به پسر گل که در روی باباش باز میکنه.خدا حفظش کنه آفرین به مامانش که کلمه های خوب خوب یاد پسر گلش میده
مامان علی آقا
پاسخ
ممنون عزیزم خیلی لطف داری به ما
مامان فدیا
15 تیر 94 10:46
ای جان چه شیرین حرف میزنه این بچه ها پروفوسور کوچولو درونشون خیلی خوب عمل میکنه و واسه کاراشون کلی فکر دارن
مامان علی آقا
پاسخ
آره عزیزم باهوش شدن بچها مثل قدیم نیست که لینک شدی خانومی
مرضیه
15 تیر 94 19:08
هزار ماشاءالله به علی کوچولوی نازم . دیگه از پوشک راحت شدین خوش به حالتون.
مامان علی آقا
پاسخ
ممنون عزیزم لطف داری آره واقعا پوشک که دیگه نگو راحت راحت خیلی خوبه
هدیه
18 تیر 94 1:50
سلام زینب جان به به قربون شیرین زبونیای گل پسری برم من که برای خودش آقا شده
مامان علی آقا
پاسخ
سلام هدیه جججون فدات بشملطف داری
˙·٠•●♥مامان و بابای علی♥●•٠·˙
20 تیر 94 3:24
آفرین به علی آقای گل که اینقدر بابایی شو دوس داره از طرف من ببوسینش که اینقدر شیرین زبونه راستی خیره ایشاا... چه شب تلخی؟ اگه دوست داشتین رمز بدین ........ممنون
مامان علی آقا
پاسخ
سلام عزیزم.پسرم خیلی آقاست. چشم حتما میبوسمش.رمز هم میزارم براتون خصوصی.بخیر گذشت
مامان فندق
30 تیر 94 0:53
زینب جان منم رمز شمارو ندارم
مامان علی آقا
پاسخ
چشم عزیزم میزارم برات