نوروز۱۳۹۶ و تولد گل پسر
پسر ۴ساله من سلام
از تولدت به بعد هرکاری میگیم نکن میگی من دیگه بزرگ شدم ۴ سالمه
بهمن که تولدی نگرفتیم بخاطر فوت دایی جان
فقط یه تولد کوچیک ۳ نفره
قرار بود تولد ۲۰ اسفند با سالگرد عروسیمون باشه که سفارشات شیرینی من شروع شد و نشد و افتاد به عید
هفت سین
چهارشنبه ۹ فرورین اول ماه رجب شب لیلۀ الرغائب و ولادت امام محمدباقر
شب قبل کلی آهنگ تولد دانلود کردم و شب تولد حسابی شماها شاد شدین و کلی هر۴تاتون رقصیدین.شما.صبا و سجاد.احسان
همچی کار خودم تم و کیک
اولین بار با خمیرفوندانت کار کردم
طراحی از دایی جووون حسین
شام
اینم ساعت تولدت ۵ دقیقه بامداد که جاش قلب گذاشتم
میلاد حضرت امیرالمومنین مبارک عزیزم
امشب رفتیم اسباب بازی فروشی و به انتخاب خودت این رو خریدیم
و ۴تا کتاب کار هم من برات خریدم
اینم از عکسای شما با مجسمه های عید در گرگان
اینم از تبریک نی نی وبلاگ
شب سالگرد ازدواجمون رفتیم بیرون شام
برای تولد شماهم بعد ۱۵ ام دایی جان رفتیم رستوران لاله
امسال عید آنچنانی نداشتیم
از لباس های شماهم فراموش کردم عکس بگیرم
امشب هم بابایی بیمارستان پیش مامانشون هستن انشاا... هفته آینده میون کردکوی برای عمل قلب
چند ماه پیش شوهرخاله محدثه گفتن ۱۰ تا سوره یاد بگیر تا ماه رمضان بری مسجدشون بخونی جایزه بگیری بعد چند روز پیش یه دفعه یادت اومد گفتی مامانی عمو میثم گفت بیا خونمون قرآن بخون ماه رمضون گفتم نه مامان مسجدشون بعد سوره هایی که یاد داشتی رو تمرین کردیم۶ تابا دعای فرج
حمد.توحید.کوثر.ناس.قدر و دعای فرج
۱۳ بدر خونه بودیم هوا خیییلی سرد بود شام رفتیم خونه مامان جون یعنی مامان من