فقط عکس
یکشنبه ۲۲/فروردین بالاخره اون ۳تا بلیط رستورانی که خاله جون علی داده بود بهمون رو رفتیم.رستوران لاله
بلیط ها رو خالش به مناسبت تولد گل پسر داده بود
اینجا از رستوران اومدیم بیرون میگه من بلند کن ماه بگیرم
۳۱فروردین هم مامانم اینا با فامیل ها رفته بودن گنبد که یه تفنگ خریدن برای علی
پ.ن.۳تا تیر توپی داره دوتاش زیر کمد رفته همین یکی مونده خخخخخ
و مادرشوهرمم این شمشیر رو گرفت براش
اینم از برچسب ها و در اتاق علی که دارم خوشگلش میکنم تا علی رو کم کم جدا کنم و داخل اتاقش بخوابه
۵شنبه داشتیم صبحونه میخوردیم که دوستای علی برای اولین بار اودن در زدن که علی آقا میاد بازی جالبه از ما یاد گرفتن و علی آقا صداش میکنن ساعت۱۰:۴۰ دقیقه دوم اردیبهشت
اینجا هم مپلا تو خواب داره صبحونه میخوره
و بیدار
سلفی پدر و پسر
علی و لپ تاب و خوراکی.جمعه۳/اردیبهشت غروب
فوتبال در حیاط
دم نوش گل خرمالو و عسل برای سرفه های گل پسر شنبه ۴/اردیبهشت
علی و پستونک ۳۰ فروردین
پرش از مانع ۴/اردیبهشت شنبه
قایم کردن وسیله ای زیر این جعبه های آبی و جا بجا کردنشون و پیداکردن جعبه ایکه داخلش پیزی هست توسط علی
و این هم از ساخت پازلش